این مقاله بخشی از کتاب درسهای کاربردی برای مدیریت منابع انسانی جناب حاج حسن آقاجانی است.
جهت دانلود متن کامل کتاب به این لینک مراجعه فرمایید.
مدیریت منابع انسانی
«جـکولـش» ازمدیران سـابق جنـرال الکتریک میگوید:«هر کس معتقد باشـد که بخش مالی در سازمان مهمتر ازبخش مدیریت منابع انسانی است، مطمئناً در کار با چالشهای جدی روبهرو خواهد شـد.»
بیگمان از مهمترین شاخصههای مدیریت، مدیریت منابع انسانی است؛ مدیری که نتواند و نخواهد بر موضوع منابع و سـرمایههای انسـانی سـازمانش، مدیریت کند، هرگز در کارش موفـق نخواهـد شـد. هر مدیـری زمانی توفیق خواهدیافت کـه بتواند نگرش، برنامهریـزی و هدفگـذاری دقیق، کامل و همه جانبه به با ارزشترین دارایی هرسـازمان یعنـی کارکنانـی که در آن کار میکنند، داشـته باشـد و این همـان تعریف «مدیریت منابع انسانی» است.
علـم مدیریـت بعـد از گـذار از مفاهیمـی چـون مدیریـت پرسـنلی، مدیریت امور کارکنان و مدیریت کارگزینی، نگاهش به نیروهای انسانی فراتر از گذشته رفت و موضوع مدیریت منابع انسانی و مدیریت سرمایههای انسانی مطرح شد که به نیروهای انسانی و کارکنان و کارگران در یک سـازمان به عنوان یک منبع و سـرمایه مهم مینگرد و میکوشـد با فرآیندهای متوازن تأمین، نگهداری و توسـعه انسـانهای شایسـته، به اهداف سـازمان دسـت پیدا کند و آن را مدیریت کند.
بـا ایـن اوصـاف، مدیریت منابع انسـانی کاری فراتـراز مدیریت کارمنـدان و جذب و اخـراج آنها سـت، امـری فراتـر از ریاسـت بر کارمنـدان، فعالیتی بزرگتـر از پرداخت حقـوق و پـاداش و تنبیـه نیروهای انسـانی اسـت و در واقع شـامل هدفگـذاری، تدوین و اجـرای اسـتراتژی، برنامه ریـزی و طراحـی برنامههایـی برای جذب نیروهای انسـانی، آموزش، ارزیابی، تفویض اختیار و توسـعه نیروهایی اسـت که در سـازمان کارم یکنند و ایـن برنامههـا بایـد به شـکلی اجرایی گردد که هم فرد و هم سـازمان، حداکثر بهرهوری را داشـته باشـند و همه در مسـیر تحقق اهداف مجموعه حرکت کنند.
حال چرا مدیریت منابع انسانی مهم است؟
امروزه سـازمانها بیش از آن که ماشـین محور و دسـتگاه محور باشند، انسان محورند! و بیـش از آن کـه تولیـد بـه معنـای قدیمی آن مهم باشـد، ایده و خلاقیت مهم اسـت!در شـرکت ها و سـازمانهای مهم و برندهای برتر دنیا بیش از آن که نگاه قدیمی و شـیوه تولید قدیمی مهم باشـند، انسـانها و سـرمایههای انسانی مهم هستند. به نظر شما شرکتهای «اپـل» «مایکروسـافت» «گـوگل» «اوبـر» «آمـازون» «ایبـی» و دیگـرشـرکتها و سـازمانهای جدید چقدر انسـان محورند؟ چقدر نیروهای انسـانی در این شـرکت مهم هسـتند؟چـه انـدازه سـرمایه مـادی و فیزیکی در اینها مهم اسـت و چه حد انسـانها و خلاقیـت و ایدهپـردازی جایـگاه دارد؟ و چقـدر در سـازمانهای جدیـد، جـذب نیروی انسـانی، آموزش، تفویض اختیار، ایجاد انگیزه، اشـتیاق، وفاداری و تعهد مهم اسـت که یـک سـازمان بتوانـد به اهداف خود برسـد؟
نیروی انسانی
ما روزی با شـرکتهای تولیـد نفت یا پارچه یـا ذغال سـنگ یا مثلاً شـرکت «فـورد» مواجه بودیم که در آن، تولید متکـی به فرد نبود اما در دنیای جدید، شـرایط تغییر کرده و علیرغم این که امروز هم شـرکتهایی هسـتند که اینگونهاند؛ یعنی فرد انسانی اهمیتی ندارد و هر فردی اگر برود، بمیرد، نیاید و… میتوان فرد دیگری را جایگزین کرد! اما دنیای سـازمانهای جدید متفاوت اسـت!چقدر کارها و سـازمانهای امروزی اینگونه اسـت که با نیامدن یک فرد، سـازمان بتواند دقیقاً مثل قبل به فعالیـت خود ادامه دهد؟
بر این اساس سالهای گذشته و دهههای اخیر در صنعت و خدمات، به مدیران نشان داد که بخش مهمی از وظایف و برنامههای هر مدیری، «مدیریت منابع انسـانی» اسـت، اگر مدیر و سازمانی نتواند در این زمینه به دقت و مهارت و با معیارهای روز آمد و حرفهای عمل کند، حتماً سـازمانش با مشـکلات زیادی مواجه خواهد شـد. و اگر سـازمانی در زمینه منابع انسـانی موفق و پیشـرو باشد، حتماً در تمامی زمینهها موفق خواهدبود.
جهت مطالعه کامل متن کتاب درسهای کاربردی برای مدیریت منابع انسانی رو این لینک ضربه بزنید.
بـه طـور کلـی، مدیریت منابع انسـانی، ازجنبههـای مختلف برای هر سـازمان مهم اسـت، به دلایل زیر:
- چـارت سـازمانی، جایـگاه هـر فرد، شـرح شـغلی هـر مدیر و وظایـف مدیـر میانی و هر کارمنـدی را در سـازمان مشـخص می نمایـد.
- برنامه ریزی نیروی انسانی را مدیریت می کند.
- شیوه های جذب، استخدام و کارمندیابی و تفویض اختیار را معین می کند.
- برنامه های آموزش و تربیت و پرورش و کوچینگ و منتورینگ را هدایت می کند.
- کنترل و نظارت بر نیروی انسانی را به صورت حرفه ای مشخص می سازد.
- شیوه تعیین حقوق و دستمزد و پاداش و تشویق و توبیخ و تنبیه را تعیین می کند.
- اثربخشی و کارآیی و بهرهوری را با برنامه های مختلف افزایش می دهد.
- به نیروهای انسانی نگاه سرمایه ای دارد و می کوشد از آن ها محافظت کند.
- روابط با کارکنان و کارمندان و شیوه تعامل بهتر و درک متقابل را مدیریت می کند.
- بـه نیازهـای مختلـف نیروهای انسـانی توجه کـرده و از همه لحاظ انتظـارات دو طرف را مدیریـت می کند.
- وفاداری و تعهد را در نیروهای انسـانی توسـعه می دهد و به توسـعه منابع انسـانی کمک می کند.
- موجـب رشـد انگیزه در پرسـنل می شـود؛ در آمـار گفته اند که هر کارمنـد بی انگیزه ۴۳% هزینه بیشـتری برای کارفرما به همراه دارد و همزمان انگیزه سـایر کارکنان را نیز تخریب می کنـد؛ لـذا با مدیریت منابع انسـانی میتوانیم ایـن بیانگیزگی ها را کم کنیم.
سازمانها و کارکنان
امروز و در رویکرد جدید به مدیریت منابع انسانی و در کشورها و سازمانهایی که به سـطحی از پیشـرفتگی رسـیدهاند، سازمان و کارکنان به هم نیازمند هستند، فقط انسانها نیستند که به کار نیاز دارند بلکه سازمان هم به نیروها، نیازمند است! هیچ یک از طرفین هم البته قرار نیسـت دیگری را اسـتثمار کند!کارکنان حق انتخاب بیشـتری پیدا کردهاند، سـطح سـواد و مهارت نیروهای انسانی فراتر از گذشته است، ساختارهای عمودی تبدیل به ساختارهای افقی و ماتریسی شدهو نقش و وظیفه افراد تا حدودی تغییر کرده است.
در این شـرایط، موجودیت سـازمان بر این اسـاس است که نیازهای انسانی را تأمین کند و در صورتی که سازمان و کارکنان مناسب یکدیگر باشند، هر دو طرف سود خواهند برد. لذا مدیریت منابع انسـانی بر این مبنا شـکل گرفته که سـود هر دو طرف را تأمین کند، حقوق نیروهای انسـانی حفظ شـود، منابع سـازمان تأمین شود و رشد و بالندگی و توسعه را برای مدیر، سـازمان و کارکنان آن به ارمغان آورد.